ساعت آقای درستکار بیش از سی سال است که از کار افتاده؛ در ساعت پنج و نیم بعداز ظهر تیر ماه سال 1325. ساعت سر در کلیسا سالها پیش از کار افتاده بود و ساعت اورهان را مردی با خود برده است؛ اما زمان همچنان می گردد و...
کتاب سمفونی مردگان
نویسنده: عباس معروفی
قطع: رقعی
نوع جلد: شومیز
تعداد صفحات: ۳۷۵
سمفونی مردگان
سمفونی مردگان عنوان رمانی نوشته عباس معروفی نویسندهی نام آشنای معاصر است.
عباس معروفی، روزنامهنگار و نویسندهی مشهور ایرانی، ۴۶ سال دارد،
جوایز داخلی و بینالمللی بسیاری را از آن خود کرده و مدتی است ایران را بهناچار ترک گفته است.
معروفی اکنون ساکن آلمان است،
همچنان مینویسد و تسلطش بر شیوههای مدرن داستاننویسی و
شناختش از تاریخ و اسطوره او را در زمرهی پرمخاطبترین نویسندگان ایرانی قرار داده است.
این رمان برنده جایزه سال ۲۰۰۱ از بنیاد انتشارات ادبی فلسفی سورکامپ شدهاست.
سمفونی مردگان داستان زندگی یک خانواده است که در اردبیل در اواخر سلطنت رضا شاه زندگی می کنند.
کتاب از ۴ فصل تشکیل شده که هر فصل از زبان یک راوی نقل می شود.
پدر خانواده جابر اورخانی مغازه آجیل و خشکبار فروشی در بازار اردبیل دارد.
بچه هایش به ترتیب یوسف، آیدین و آیدا ، و اورهان هستند که دخترش آیدا، با آیدین دوقلوست.
اورهان که بیشتر از سایرین به پدر در اداره مغازه کمک می کند،
مورد علاقه اوست و مادر آیدین را بیش از فرزندان دیگرش دوست دارد.
این کتاب یک حادثه را از منظر چند ناظر روایت میکند.
شخصیت اصلی داستان شاعر جوانی است که گرفتار خشم پدر سنتی خود میشود.
معروفی در این کتاب دردسرهای یک روشنفکر سالهای ۱۳۱۰ تا ۱۳۳۰ را از منظر دید چند شخصیت مختلف داستان روایت میکند.
- اورهان، پسر کوچک خانواده و وارث تفکرات سنتی پدر نماینده نسل جدید قدیم اندیش
- آیدا، دختر خانواده، نماینده احساسات جامعه
- پدر، نماینده عوام تحت تأثیر مذهب
- بیوه همسایه روبهرو، نماینده روشنفکران
- صاحب کارگاه چوببری، نماینده روشن فکران محافظهکار
- آیدین یا سوجی، پسر خانواده، شاعر و نماینده نسل جوان درگیر در تناقضات
نوشته پشت جلد کتاب
ساعت آقای درستکار بیش از سی سال است که از کار افتاده؛در ساعت پنج و نیم بعداز ظهر تیر ماه سال ۱۳۲۵٫
ساعت سر در کلیسا سالها پیش از کار افتاده بود و ساعت اورهان را مردی با خود برده است؛ اما زمان همچنان می گردد و ویرانی به بار می آورد.
سمفونی مردگان، رمان بسیار ستوده شده عباس معروفی،
حکایت شوربختی مردمانی است که مرگی مدام را بر دوش می کشند و در جنون ادامه می یابند،
در وصف این رمان بسیار نوشته اند و بسیار خواهند نوشت؛
و با این همه پرسش برخاسته از این متن تا همیشه برپاست؛ پرسشی که پاسخ در خلوت تک تک مخاطبان را می طلبد:
کدام یک از ما آیدینی پیش رو نداشته است، روح هنرمندی که به کسوت سوجی دیوانه اش درآورده ایم،
به قتلگاهش برده ایم و با این همه او را جسته ایم و تنها و تنها در ذهن او زنده مانده ایم.
کدام یک از ما؟
تکه هایی از کتاب
- آدمیزاد باید بگوید آب، و بخورد. بگوید نفس، و بکشد. وگرنه مرده است.
- انسان مدام باید مشغول کار باشد. سازندگی کند، وگرنه از درون پوک می شود. و بی کاری بدتر از تنهایی است. آدم بی کار در جمع هم تنهاست.
- به درخت های خشک پیاده رو خیره شد: برف شاخه ها را خم کرده بود و در بارش بعد حتما می شکستشان.
آدم ها هم مثل درخت ها بودند. یک برف سنگین همیشه بر شانه های آدم وجود داشت و سنگینی اش تا بهار دیگر حس می شد.
بدیش این بود که آدم ها فقط یک بار می مردند.
و همین یک بار چه فاجعه دردناکی بود.
- من خوب می دانم که زندگی یکسر صحنه بازی است،
من خوب می دانم،
اما بدان که همه برای بازی های حقیر
آفریده نشده اند.
شما می توانید هر کتاب و لوازم تحریری که می خواهید از فروشگاه اینترنتی ترنج مارکت سفارش دهید و در سریع ترین زمانِ ممکن درب منزل تحویل بگیرید.
سفارشات سایر شهر ها هم براساس روش پستی که انتخاب می کنید در کوتاه ترین زمانِ ممکن به دستتون میرسه
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.